شاعر : محمد علی بیابانی نوع شعر : توسل وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل
اسـیـر درد شـدیـم و دوا نـیـامـد بـاز گـذشت مـاه خـدا مـاه مـا نیـامـد بـاز شبیه هررمضانی که بیتوآمد ورفت نفس به سیـنۀ ما ماند و جا نیامد باز
چقدرهرسحرازدرد دوریش یک ماه صـدا زدیـم که آقـا بـیـا، نـیـامـد بـاز دوباره من نشدم آنچه را که او میخواست دوبـاره کـرد بـرایـم دعـا نیـامـدبـاز
اگرچه بدشده بـودم ولی مرابخـشید اگرچه شد دلش ازمن رضا نیامدباز دوباره روضه بخوان،روضه خوان،که گریه کنیم کهصاحـب هـمۀ روضهها نیامدباز
پس ازگذشتن یک ماه گریه دردستم مـگـو که تـذکـرهٔ کـربـلا نـیـامد بـاز